جدول جو
جدول جو

معنی موسقی دان - جستجوی لغت در جدول جو

موسقی دان
(طَ لَ)
موسیقی دان. کسی که دانای علم موسقی و سرود باشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به موسیقی دان شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یِ رَ / رِ زَ)
موسیقی داننده، استاد علم موسیقی، که در فن موسیقی عالم باشد، (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خِ رَ رُ)
آن که مجسطی داند. مجسطی گشای:
بوقت هندسه عبرت نمایی
مجسطی دان اقلیدس گشایی.
نظامی.
و رجوع به مجسطی گشای شود
لغت نامه دهخدا
(سا)
ابن علی بن بایدو از ایلخانان آخری مغول در ایران (شوال تا ذی الحجه 736 هجری قمری) پس از قتل خواجه غیاث الدین وارپاگاون امیرعلی پادشاه، موسی خان نوادۀ بایدو را در شهر اوجان به مقام ایلخانی نشاند، ولی به سبب بی کفایتی وی در برخی ولایات طغیان بروز کرد و سرانجام امیر شیخ حسن بزرگ ایلکانی یکی از نبیره زادگان منگو تیمور پسرهلاکو را به نام محمدخان نامزد ایلخانی کرد و خود زمام کارها را به نام او در دست گرفت و در ذی الحجۀ 736 هجری قمری بر موسی خان غالب آمد و او را بر کنار کرد. رجوع به تاریخ مفصل ایران تألیف عباس اقبال شود
قاسملوی افشار پس از فتح قلعۀ ارومی به دست کسان محمدحسن خان قاجار گرفتار گردید و به علت ضرب و شتمی که از محصلین دیده بود پس از سه ماه در سال 1169 هجری قمری درگذشت. (از گلشن مراد ص 347). و رجوع به مجمل التواریخ گلستانه (فهرست) شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از موسیقی دان
تصویر موسیقی دان
هونیا گر خنیا گر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موسیقیدان
تصویر موسیقیدان
کسی که علم موسیقی را آموخته باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از موسیقیدان
تصویر موسیقیدان
خنیاگر
فرهنگ واژه فارسی سره